Ma hell



یه دختر با چهره غربی، مودب و مهربون! دوستداشتنی♡_♡
باهم دوست شدیم و شدیم بهترین خواهرای دنیا! توی یکی از شب های ماه رمضون، از هم جدا شدیم! بعد چند سال خوابشو دیدم، فهمیدم چقدرر دلم براش تنگ شده!
سین عزیزم، خواهرت که به دنیا اومد، با تموم وجودم برای تو و خانوادت ناراحت شدم، خیلی براش زحمت کشیدین و غم توی چهره مامان و بابات فریاد میزد ! امروز فهمیدم چند سال پیش خواهرت فوت کرده، دروغ چرا؟! ناراحتیم خیلی کمتر از خوشحالیم بود! کاش میتونستم یه جوری پیدات کنم و رابطه قشنگی که داشتیمو ادامه بدیم! هرجا که هستی، توی هر موقعیتی هستی، خدا یار و یاورت باشه عزیزم:*


###خدایا توی زندگی ما آدما، پر از خواسته های غیر ممکنه، غیر ممکن هایی که برای تو ممکن کردنش راحته^_^ 
تموووم غیر ممکن های زندگی ماهارو اگه به صلاحمونه ممکن کن^_^ 



یه حس درونی میگه
تو نمی تونی، دیر به خودت اومدی و دیر شروع کردی، خیلیییی دیرِ برای جبران و رسیدن به موفقیت

اما یه حس دیگه میگه
اگه تو واقعا بخوای، اگه هدفت برات مهمه، توی این زمان کم هم میتونی همه چیزُ جبران کنی.تو میتونی عالیترین بشی.



#کی بشه این ناامیدی و این بی انگیزگی از زندگی من بره بیرون.:/
##من میتونم! میتونم بشم اون چیزی که میخوام و اون چیزی که ازم توقع دارن(از خودم توقع دارم)

چقدر این لحظه ها لذت بخش هستن، اما با این حال اصلا حاظر نیستم توی این ثانیه ها و دقایق که با سرعت برق و باد میگذرن بمونم! دلم میخواد زودتر این ساعت ها که پراز خوشی و نا امیدی هستن بگذرن، طی بشن و در نهایت فراموش بشن!
بهار، موقع نماز مغرب، یه نسیمِ دلچسبی داره، توی اون نسیمِ خنکِ بهاری دلم میخواد ساعتها بیرون بشینم و دفترچه خاطرات ذهنمو ورق بزنم! همون خاطراتی که به معنای واقعی یک بار توی زندگیم اتفاق افتاد و هرکاری بکنم، دیگه تکرار نمیشن! به یاد بیارم آدمهایی که با اینکه دارمشون، اما از داشتنشون عاجزم! آدمهایی که عوض شدن، اونقدر تغییر کردن که بعضی وقتها نمیتونم بشناسمشون!
خدایا عاشقانه، عاشقتم، کمکم کن:)

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها